-
عکس جالب (متفرقه)
سهشنبه 13 تیر 1391 17:20
-
به من چه خب:دی(ترول)
سهشنبه 13 تیر 1391 17:19
-
لحظات (جملات قصار)
دوشنبه 12 تیر 1391 15:05
قشنگ ترین لحظات رو کسی به تو میده که بتونه غمگین ترین لحظات رو از تو بگیره
-
حال و روز ما (طنز)
دوشنبه 12 تیر 1391 15:05
نقل از جایی: استرسی که ما موقع باز کردن سایت دانشگاه واسه دیدن نمرمون داریم تروریست القاعده برای عملیات انتحاری نداره ! راست میگه خدایی
-
خنک ... (خاطراتی)
دوشنبه 12 تیر 1391 12:03
یه چند روزیه دور از جون همتون یه کم مریض شدم سرفه و اینا خنده دار شدم شدید چند روز پیش که صدام قطع و وصل میشد سوژه شده بودم بعدشم صدام گرفت خوشگل شد خلاصه دیروز احساس میکردم دارم از گرما خفه میشم تب داشتم و اینا هی داشتم میگفتم دلم یه خوراکی خنک خنک خنک میخواد خلاصه یهو دیدم داداشم رفته واسم شربت گلاب درست کرده آورده...
-
خطای دید (سرگرمی)
یکشنبه 11 تیر 1391 21:06
به نظر شما تو تصویر زیر رنگ قسمت بالایی و پایینی چه تفاوتی با هم دارن؟ خوب دقت کنید: رنگ هر دو قسمت یکیه! برای اطمینا ن یه بار دیگه به تصویر برگردید و انگشتتون رو بر روی خط جداکننده بذارید و نگاه کنید. . . . خطای دیده دیگه! حالااین یکی... به نظر شما در این تصویر رنگ قسمت بالایی و پایینی چه تفاوتی با هم داره؟ خوب دقت...
-
کرایه (طنز)
یکشنبه 11 تیر 1391 20:45
نقل قول از شخصی: از آزادی تاکسی سوار شدم تا صادقیه میگم کرایه چقدر شد میگه: ۴۰۰ تومن میگم:دو قدم ۴۰۰ تومن!!! میگه:قدماتو اینجوری بر ندار شلوارت پاره میشه
-
کلمات کلیدی (متفرقه)
شنبه 10 تیر 1391 18:23
جالبه... منم واسه ی همه ی مطالبی که می خوام حفظ کنم کلید میذارم پیداکردن روابط مسخره باعث میشه اون مطالب هیچوقت از یادمون نرن یادمه واسه ی تاریخ ادبیات و لغات انگلیسی خیلی از این کارا میکردم... مثلا آثار بزرگ علوی: سالاری ها چشمهای میرزا رو درآوردن انداختن تو چمدون آثار:سالاری ها،میرزا، چشم هایش، چمدان و کلی موارد...
-
سکه!!! (داستان کوتاه)
شنبه 10 تیر 1391 11:32
ملا نصرالدین هر روز در بازار گدایی میکرد و مردم با نیرنگی٬ حماقت او را دست میانداختند. دو سکه به او نشان میدادند که یکی شان طلا بود و یکی از نقره. اما ملا نصرالدین همیشه سکه ی نقره را انتخاب میکرد. این داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد میآمدند و دو سکه به او نشان می دادند و ملا نصرالدین همیشه سکه...
-
کلید (جملات بزرگان)
شنبه 10 تیر 1391 11:15
کلید موفقیت را نمیدانم ، اما کلید شکست این است که سعی کنیم همه را راضی نگه داریم بن رابین
-
اشتباه محض (متفرقه)
جمعه 9 تیر 1391 10:03
این اشتباه محض است ... که از همه گلهای رُز تنها بخاطر اینکه خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم ... که همه رویاها ی خود را تنها بخاطر اینکه یکی از آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم این اشتباه محض است ... که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر اینکه در زندگی با شکست مواجه شده ایم که از تلاش و کوشش...
-
امتحان (ترول)
جمعه 9 تیر 1391 09:50
-
بهشت مادران (خاطراتی)
چهارشنبه 7 تیر 1391 21:24
خب یادتونه گفتم روز آخرین امتحان با دوستان رفتیم پارک بهشت مادران اینقدر تنبلی کردم یکی از دوستان زحمت کشید پستشو رفت ماهم رو هوا زدیم (خوبی دوستم ) اینم لینکش: / http://www.onlypictures.blogsky.com/1391/04/06/post-175 (وبلاگ دوست خوبمه http://www.onlypictures.blogsky.com ) تو ادامه ی مطلبم چندتا عکس گذاشتم دوست...
-
عزیز دل (خاطراتی)
چهارشنبه 7 تیر 1391 12:11
عزیزم آخه من چرا اینقدر تو رو دوست دارم چقدر دلم واست تنگ شده دوست دارم یه بار دیگه ببینمت هرچی فیلم و کارتون بیمزه ست صد بار تکرار میکنن نمیدونم چرا ورووجک رو دیگه تکرار نکردن
-
نوشته...(متفرقه)
چهارشنبه 7 تیر 1391 12:11
دیروز تو ماشین بودم داشتیم میرفتیم جایی پشت یه ماشین این جمله رو نوشته بود: عکس من برعکس من فارغ ز هر درد و غم است ... امیدوارم همیشه مثل عکستون باشید
-
قول (متفرقه)
چهارشنبه 7 تیر 1391 12:11
کی میگه مرده و قولش ما که ندیدیم زنهای دور و برمون خوش قول ترن خیلی مهمه سعی کنید آدمای بدقولی نباشید...
-
امروز(خاطراتی)
دوشنبه 5 تیر 1391 19:34
خب امروز آخرین و دوست داشتنی ترین امتحانمو دادم البته ۵ شنبه یه امتحان خارج دانشگاهی دارم که زیاد مهم نیست نمیدونم چرا امروز پشت سر هم بد آوردم اولش که راه افتادم یهو یادم افتاد کیفمو عوض کردم و کارت امتحانمو جا گذاشتم حالا هیچوقت نگاه نمیکنن ولی خب شانس که نداریم.... دیگه گفتم بیخیال بعد اومدم سوار بی آرتی شدم......
-
خنده (خاطراتی)
یکشنبه 4 تیر 1391 13:29
یادتونه یه کم کوچیکتر که بودیم بابا یا عمو یا ... میگفتن اگه تونستی من نگات کنم نخندی... همیشه اینو که میگفتن ناخودآگاه من نیشم باز میشد بابامم میگفت عموش فکر نکنی دختر من جلفه ها (نمیگن خوش اخلاقه میگن جلفه ) حالا چندروز پیش داشت یه مسابقه میداد یه دختر حدودا ۷ ساله آورده بودن به دو گروه گفتن بخندونینش تا امتیاز...
-
از ...تا... (متفرقه)
شنبه 3 تیر 1391 13:32
قصه های جزیره رو میدیدین... اینم عکس بازیگرانش بعد از چند سال ... قیافه ها کلا همونه واسه خالی نبودن عریضه گذاشتم
-
آهنگ (خاطراتی)
شنبه 3 تیر 1391 13:27
من یه چند وقتی بود هندزفری نداشتم بی آر تیم که سوار میشدم سوت و کور یه دو هفته ایه که خریدم...امروز اومدیم آهنگ گوش بدیم رادیو اتوبوس روشن آهنگای درخواستی پخش میکرد محسن یگانه و... گفتم شانس منه ما که هندزفری نداریم همه جا سوت و کوره حالا من داشتم آرامش گوش میدادم رادیو بارون بارون رستاک گذاشته بود بارو ن بارون آرامشی...
-
زیر نویس (متفرقه)
چهارشنبه 31 خرداد 1391 20:48
-
نقاشی خدا (متفرقه)
چهارشنبه 31 خرداد 1391 20:48
-
آرامش (آهنگ)
چهارشنبه 31 خرداد 1391 20:47
چشات آرامشی داره که تو چشمای هیشکی نیست میدونم که توی قلبت بجز من جای هیشکی نیست چشات آرامشی داره که دورم میکنه از غم یه احساسی بهم میگه دارم عاشق میشم کم کم تو با چشمای آرومت بهم خوشبختی بخشیدی خودت خوبی و خوبی رو داری یاد منم میدی تو با لبخند شیرینت بهم عشقو نشون دادی تورویای تو بودم که واسه من دست تکون دادیییییییی...
-
کد (ترول)
سهشنبه 30 خرداد 1391 18:30
-
امکانات ( متفرقه )
یکشنبه 28 خرداد 1391 19:10
-
اووووووووی سوختم (متفرقه)
یکشنبه 28 خرداد 1391 19:09
الهی فداش بشم ... چرا به بچه شک وارد میکنین خووووووووو
-
فور اور ... (ترول)
یکشنبه 28 خرداد 1391 19:09
جان من قیافشو بعد اینکه واسه خودش نامه رو میندازه نگاه کنین چه ذوقی داره.... عاشق این قیافه همیشه تنهای ترولم... بچه که بودیم یه سری تفریحات سالم داشتیم یه صندوق درست میکردیم میرفتیم تو دوتا اتاق مختلف واسه هم نامه مینوشتیم مینداختیم تو اون صندوقه بعد مال اون طرفیا رو برمیداشتیم میخوندیم حالا که چی بشه یادم نیست واقعا...
-
گمشده (ترول)
شنبه 27 خرداد 1391 10:08
-
بدشانسی (ترول)
شنبه 27 خرداد 1391 10:08
-
شوق درس (خاطراتی)
شنبه 27 خرداد 1391 10:05
دیروز رفته بودیم خونه پدربزرگم ... بحث درس و امتحان و جزوه ی کپی شده و اینا بود... یه جزوه دست داداشم بود دوست دوستش از روی یه دختره کپی کرده بود تا رسیده بود به داداشم... بعد مادربزرگم بهش میگه دیگه این جزوه مال دختره ست باید با شوق درس بخونی بعد من گفتم دیدم من اصلا با شوق درس نمیخونم نگو جزوه هامو از پسرا نمیگیرم...