خدایا
دلم هوای اون روزا رو کرده که پشت پنجره وایمیسادم و از ته دل دعا میکردم کاش فردا برف بیاد و مدرسه ها تعطیل بشه
بزرگترین دغدغه ی فکری و آرزوم همین بود
این روزها ذهنم خیلی آشفته ست ... خیـــــــــلی
دیروز آخرین روز کارآموزیم بووووووووووووووود (البته یه کم بیشتر رفتم)
آخـــــــــــــــــــــــی اولش که آدم میخواد بره سخته آخرش که می خواد بیاد بیرون سخته
کلا زندگیا سخت شده
یه چند روزیه فقط میرم شرکت تا از مدیر بابت این مدت تشکر کنم که اینقدر سرشون شلوغ بود قسمت نمیشد بالاخره دیروز لیدر منو دیدن میگن مهر نزدیکه نمیخوای بری خریدی چیزی
... گفتم والا من هی میام آقای مدیر رو ببینم (مدیر مدیره.... خود مدیره.....
)
گفتن والا منم خودم چندروزه قسمت نمیشه ایشون رو ببینم ولی الان بهشون میگم به شما یه وقت بدن دیگه رفتم تشکر و خداحافظی
گفتن دنیای آی تی کوچیکه
انشاء الله در آینده همکاری میکنیم ... از همه ی بچه های اونجام خداحافظی کردم
حالا گفتن نداره همه هی گفتن بی صداتر از تو ندیده بودیم بری جات خالی میشه
ای بابا دیگه لیدرم گفتن لیسانس گرفتی اگه دوست داشتی بیا پیش خودمووووووون
با اونیکی کارآموزم حسابی صمیمی شده بودیم با اینکه مدت کمی باهم بودیم کلی باهم خاطره داریم چقدر خندیدیم دیگه اصلا دلمون نمیومد از هم جدا شیم حالا انشاء الله بازم همدیگه رو میبینیم
اینم از کارآموزی مراحل بعدی زندگی ما اومدییییییییییییم
آخــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
توی این هفته ای که گذشت عروسی دوتا از دوستام بود
عروسی دوست یه چیز دیگه ست یه حس مخصوص به خودشو داره
اولش که از در میان اشک میپیچه توی چشمای آدم
اشک شوقــــــــــــــــــــــــــــه
خیلی خوب بود خیلی خوش گذشت خیلی خوشحالم
دوستای عزیزم واسه ی هر دوتاتون آرزوی خوشبختی میکنم
نسرین دوست داشتنی خودم و فاطمه ی عزیزم بهترین لحظه ها رو کنار همسرتون واستون آرزو میکنم .
خاطره ای نقل شده:
امتحان ریاضی اول ابتدایی اولین تقلب
من: پیس پیس
پیس پیس
سوال فلان عددش چند میشه؟
دوستم:۹
من:۹ چه شکلیه
دوستم :همون که بالاش نیم دایره داره
من :سمت چپش یا راستش؟
دوستم :چپش
من: حالا چپ کدوم طرفیه؟
.
.
.
من صحبتی ندارم واقعا
از اونجایی که میدونم خیلی خیلی علاقه دارین مطالب منو لایک کنین لایک گذاشتم اگه روی هر مطلب کلیک کنین تا فقط خودش توی صفحه باشه زیرش گزینه ی لایک داره
گفتم که گفته باشم
البته دوست دارم واسه قسمت نظرات لایک بذارم تا اگر خواستین نظرات همدیگه رو لایک کنین
دیگه چه خبر خودتون خوبید؟ انشاء الله که هستید
خاطره ای نقل شده:
جالبه یه چند وقتیه گوشیم خراب شده یعنی فکر کنم فروردین بود دادمش بابام که واسه تعمیر ببرش تعمیرگاه که هنوز نبرده
امروز فهمیدم تمام یادداشت های توی گوشیمم خونده.
یه چیزی میخوام بگم نگم روی دلم میمونه
پدر و مادرها یه کوچولو برای بچه هاتون حریم خصوصی قائل باشین
شاید بهترش اینه اونقدر با بچه هامون رفیق باشیم که حریم خصوصیشون خودمون باشیم
ولی هرکسی نیاز به یه کم حریم خصوصی خصوصی خصوصی داره