به نام خدا
زندگی شاید آن لبخندی ست،
که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست،
میان دو سکوت
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم
ادامه...
حالا ورژن مهساییش: گلنوش و بقیه دارن صحبت میکنن... زهرا: آخی طفلکی بچه ام! آخی! هانیه: بعد کلاس سریع بریم ناهار بخوریم بعدش سریع بریم سایت بعدش سریع بریم چن تا عکس بگیریم... اون یکی هانیه در حال قربون صدقه رفتن من گلنوشم که اصلا حرف نمیزنه! فقط گوش میده استاد هم داره درس میده... فکر مهسا: ازین راهرو یک نفر رد شده... هانیه چقد به آنا و اون یکی هانیه توجه میکنه... (یه سری افکار خبیث واسه زجر دادن هانیه ش) عجب عطر خوبی زده لعنتی.... وای ما چقدر بدبختیم این چه درسیه آخه؟؟!! برم یه کم تو جزوه های گلنوش نقاشی کنم دوستی ساده ی ما غیر معمولی شد... ا چه جالب گوشیم داره زنگ میخوره.... ا ساعت ۱۱:۱۱ شده! گلنوش!! این وسطا استادم که یه سوال بپرسه دیگه عالی میشه!!!
وای عالی بود گفتی ساعت ۱۱:۱۱ دلم هوای.... بپرسه دیگه تو هستی خیالمون راحته
باز خوبه فردا این مهسا رو میبینم وای خدا اشکم درومد از خنده . . . . خاله حالا واسه پروژه که رفتیم من هی می خوام برات بخونم حلقه مو پس فرستادی خوب خودتو نشون دادی.....برو تو آزادی(...... رو بلد نبودم هی آواهای نامفهوم تولید میکنم) ولی من یه راه حل پیدا کردم واسه ش یه آهنگ دیگه رو شروع کن به خوندن یا هر دوتاش از سرت میفته یا آهنگ جدیده جایگزین میشه واسه تنوع بد نیست البته در مواردی هم جفتش با هم قاطی میشه یه چیز ضایعی میشه که نگو
آره بابا من این یه دونه شعر رو درست بلد بودم اونم تو زدی داغونش کردی رفت دیگه میگم حلقه مو پس فرستادی خوب خودتو نشون دادی همینجوری زنجیره ش ادامه میکنه منم که بی جنبه کلا باید لیست آهنگای موبایلمو بخونم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
واااییی خدایا...آدم بعضی وقتا یه آهنگی میفته سر زبونش مگه میره بیرون؟؟



بعد هرچی فحش وناسزاس میگم به خودم شاید بتونم فراموشش کنم.ولی نمیشه...
آره من بعضی مواقع مینویسم که از ذهنم در بیاد
حالا میگی من چیکار کنم که امشب دل من هوس رطب کرده...
درود بر تو و این پست معرکه ت!
آفرین... دل من هوس رطب ...
ممنون

برین رطب بخرین شب با خانوم بچه ها بخورین
آپت عالی بود مرسی عزیزم بدی من اینه تو دلمم نمیخونم با صدای بلند همه رو دیوووونه میکنم انقد میخونم که دوسدارن خفم کنن تو اون لحظه
الهی چه خوب

ممنون عزیزم
حالا ورژن مهساییش:
... (یه سری افکار خبیث واسه زجر دادن هانیه ش) عجب عطر خوبی زده لعنتی.... وای ما چقدر بدبختیم این چه درسیه آخه؟؟!!
برم یه کم تو جزوه های گلنوش نقاشی کنم دوستی ساده ی ما غیر معمولی شد... ا چه جالب گوشیم داره زنگ میخوره.... ا ساعت ۱۱:۱۱ شده! گلنوش!!
گلنوش و بقیه دارن صحبت میکنن...
زهرا: آخی طفلکی بچه ام! آخی!
هانیه: بعد کلاس سریع بریم ناهار بخوریم بعدش سریع بریم سایت بعدش سریع بریم چن تا عکس بگیریم...
اون یکی هانیه در حال قربون صدقه رفتن من
گلنوشم که اصلا حرف نمیزنه! فقط گوش میده
استاد هم داره درس میده...
فکر مهسا: ازین راهرو یک نفر رد شده... هانیه چقد به آنا و اون یکی هانیه توجه میکنه
این وسطا استادم که یه سوال بپرسه دیگه عالی میشه!!!
وای عالی بود
گفتی ساعت ۱۱:۱۱ دلم هوای....
بپرسه دیگه تو هستی خیالمون راحته
باز خوبه فردا این مهسا رو میبینم
وای خدا اشکم درومد از خنده
.
.
.
.
خاله حالا واسه پروژه که رفتیم من هی می خوام برات بخونم حلقه مو پس فرستادی خوب خودتو نشون دادی.....برو تو آزادی(...... رو بلد نبودم هی آواهای نامفهوم تولید میکنم)
ولی من یه راه حل پیدا کردم واسه ش
یه آهنگ دیگه رو شروع کن به خوندن یا هر دوتاش از سرت میفته یا آهنگ جدیده جایگزین میشه واسه تنوع بد نیست
البته در مواردی هم جفتش با هم قاطی میشه یه چیز ضایعی میشه که نگو
آره بابا من این یه دونه شعر رو درست بلد بودم اونم تو زدی داغونش کردی رفت دیگه میگم حلقه مو پس فرستادی خوب خودتو نشون دادی
همینجوری زنجیره ش ادامه میکنه منم که بی جنبه کلا باید لیست آهنگای موبایلمو بخونم