(:<

p.t شنبه 20 مهر 1392 ساعت 20:36

خیلی هم باحال

باحالی از خودته

ریحانه دوشنبه 22 مهر 1392 ساعت 22:07

چه باحالههههههههههههه

با خودت ببر

مهسا سه‌شنبه 23 مهر 1392 ساعت 02:24

مگه دوستای تو به خوراکیهات حمله می کنن؟؟

نهههههههههههههههههههههههههههههه
اتفاقا یه مامان دارییییییییییییییییییییییییییییییییییییم
همش مسئول خوراکی میشههههههههههههههههههههههه
یه گوووووووونی خوراکی میخرههههههههههههههههههههههههه
پولشم نمیگییییییییییییییییرهههههههههههههههههههههههههههه
کلا از لحاظ تغذیه تامینیم
الانم نظر گذاشته :*

مهسا پنج‌شنبه 25 مهر 1392 ساعت 20:20

آره مخصوصا موقع پروژه ها دقت کردی همه ی گروها دارن گشنگی می کشن ولی گروه ما تغذیه رو در اولویت اول قرار میده
آخه گشنگی مادر همه ی دردهاست(جمله ای از مهسای کبیر)

یعنی یاد اون 2 تا کیسه خوراکی و یه فلاکس چایی که زیر چادر بچه ها بردیم تو خوابگاه میفتم . . . =))
تو نیم ساعت اولم همه رو خوردیم دیگه هیچی نداشتیم بخوریم =))
واقعا ما شانس آوردیم که مهسای صغیر چیز مهسای کبیر ( آخه فوقش میشه مهسای وسیط ) همیشه توی گروه ماست
مخصوصا از اون آلوچه ها که میخرههههههههه