تکرار (جملات قصار)

امروز کسی از من پرسید چند سال داری  ؟؟

گفتم روزهای تکراری زندگیم را که خط بزنم کودکی چند ساله ام !!! 

 

  

 

جمله (خاطراتی)

خداییش این جمله یکی از بهترین جمله های دوران مدرسه ست 

 بی سرو صدا ،وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید توو حیاط ، معلمتون نیومده

آهنگ (طنز)

این محسن یگانه هم مارو ... فرض کرده
.
.
.
میگه بخند به حال من که حالم خنده داره


همین که نیشمون وا میشه میگه نخند به حال من که حالم گریه داره 

 

پی نوشت: حالا مطلب طنزه ها... وگرنه من خودم این آهنگ رو خیلی دوست دارم

شباهت (طنز)

شباهت زندگی من و انیشتین در اینه که
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. هر دو بچگیهامون خنگ بودیم

ولی خب از وسطهای بیوگرافیمون به بعد یه کم متفاوت میشه …

تنهایی (جملات قصار)

 تنهایی آدمها به عمق یک دریاست  

ولی برای پر کردنش یک لیوان محبت کافی است. 

 

واژه های وارونه!(متفرقه)

اینجا سرزمین واژه های وارونه است: 

 جایی که 

 گنج, "جنگ" می شود...  

درمان, "نامرد" می شود... 

 قهقه , "هق هق" می شود...  

اما !!! 

دزد همان "دزد" است ... . 

 درد همان "درد"...  

و گرگ همان "گرگ" ... 

 

چاق و لاغر (طنز)

همه ی مـــا یه دوست لاغر و استخـــونی داریم که :
پنج برابر ما غذا میخوره و چاق نمیشه  

عبرت (خاطراتی)

دیروز تو بی آرتی یه صحنه دیدم بی نظیر 

آی منحرف از اون صحنه ها نمیگم که صحنه ی عبرت آموز 

یه خانوم مسن بلند شدن تا یه خانوم که بچه بغلشونه بشینن 

لامصب اشک تو چشمای آدم جمع میشه

آرزوهایم (متفرقه)

دستم به آرزوهایم نمی رسد آرزوهایم بسیار دورند... 

 ولی درخت سبز صبرم می گوید: امیدی هست... 

خدایی هست...  

این بار برای رسیدن به آرزوهایم یک صندلی زیر پایم می گذارم 

 شاید این بار دستم به آرزوهایم برسد...  

 

:پی (طنز)

نقل قول :

ﺩﯾﺮﻭﺯ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺻﺪﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻨﻮ ﺗﺎ تجریش ﺑﺮﺳﻮﻥ 

ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﻡ مامان ، ﺑﺮﻭ ﺍﺯ ﺁﮊﺍﻧﺲ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﮐﺮﺍﯾﻪ ﮐﻦ لطفا 

  ﺍﻭﻧﻢ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﮕﻔﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ ... 

 . 

 . 

 . 

ﺍﻻﻥ ﺑـﺶ ﻣﯽ ﮔﻢ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﮔﺸﻨﻤﻪ ﭘﺎﺷﻮ ﻏﺬﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻦ ،  

ﺑﺮﮔﺸﺘﻪﻣﯽ ﮔﻪ ﺣﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﻡﺑﺮﻭ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻪ ، ﺯﯾﺮ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺑﺸﯿﻦ ﻓﺘﻮﺳﻨﺘﺰ ﮐﻦ !

تماشایی (متفرقه)

همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند
همان ها که برای همه لبخند دارند
همان ها که همیشه هستند
برای همه هستند
آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد…   

 

پ (طنز)

از کلید محترم «پ» در کیبورد می خواهیم یه جارو مشخص کنه واسه خودش 

 و همیشه همونجا بتمرگه که تو هر کامپیوتری جاش عوض نشه

یک لحظه ی تاریخی (خاطراتی)

اینقده حال میده وقتی کلی تلاش میکنی که به یه بی آرتی برسی کلی میدویی تا میرسی دم درش در رو میبنده مجبوری وایسی تا بعدی بیاد بعدیم پره جا نمیشی بعدی میاد سوار میشی بعد میره میره میره از اون اولیه که نتونستی سوارش شی میزنه جلو   خیلــــــــــــــــــــــــــــــــی ....به جان خودم

دوست داشتن (جملات قصار)

برای خودت زندگی کن،

کسی که تو را دوست داشته باشد، با تو می ماند

برای داشتنت می جنگد....

اما اگر دوستت نداشته باشد، به بهانه ای می رود......  

 

خاطرات ۵ (خاطراتی)

ما یه شگرد داشتیم با بچه ها هر وقت میومدیم میدیدیم ایستگاه بی آر تی شلوغه 

یه ایستگاه میرفتیم بالا بعد آروم و خانوم و ساکت سوت میزدیم پیاده میشدیم و خط خودمون 

رو سوار میشدیم...  

امروز رفتیم دیدیم خیلی شلوغه یواشکی جیم زدیم رفتیم اون خط تا یه ایستگاه بریم بالا و برگردیم چشمتون روز بد نبینه یه ایستگاه رفتیم بالا خواستیم پیاده شیم ۲ تا بی آرتی پشت سر هم وایسادن یعنی سیل جمعیت بود که پیاده میشدن بیان خط برگشت رو سوار شن  

راننده ی بیچاره ترسید فکر کرد گروه مغولا حمله کردن در رو بست... دوباره باز کرد البته 

فکر کنم وایمیسادیم ایستگاه خلوت تر بود  

 استراتژیمونو رو هوا زدن

عکس العمل (طنز)

عکس العمل مردم بعد از تاخیر مترو:

ژاپن 10ثانیه تاخیر: شکایت از واحد حمل و نقل

روم 1 دقیقه تاخیر: مسئولین بی کفایت

اوکراین 3 دقیقه تاخیر: تعجب :o

ایران بعد 20 دقیقه: ایول یه قطار اومد

آرزوهایم (متفرقه)

رنگ آرزوهایم این روزها خیلی پریده
تو اگر دستت به آسمانش رسید
چند تکه ابر نقاشی کن
تا دل من به ابرها خوش باشد... !
 

شال (خاطراتی)

خانومایی که اتوبوس سوار میشین: 

اولا تو رو خدا این دسته های شالتونو پرت نکنین رو شانه هاتون!!! 

نیم متر دسته شال با شونصدتا ریشه پرت میکنین شدم مثل کماندو ها هی باید جاخالی بدم 

شانس آوردم تا الان چشمام سالمه 

اینقدرم ناز نکنین!!! دیروز دختره ۵ ثانیه یه بار میگفت ایـــــــــــــــــــــــش ایـــــــــــــــــــــــــــــش 

بابا برو واسه اونی که باید ناز کنی ناز کن اینجا کسی ناز کش تو نیست 

والا ما دو ساله میریم میایم کمرمون تا میشه نصفمون لای دره هیچی نمیگیم  

تو صاف وایسادی و... ای بابا   

از ۶ صبح میری دانشگاه پشت سر هم کلاس داری تا ۵ میای تو بی آرتی با همچین پدیده هایی روبه رو میشی!!! 

دیگه فوکول ها و موهام که بماند پشت سریت که داره با دوستش حرف میزنه و سرشو تکون میده 

توهم عملا داری با اون سرتو تکون میدی مثل عروسک خیمه شب بازی(دیگه این یکی به دلیل شلوغی و تراکم جمعیته ... واسه خاطره گفتم!!!)