بیا تو , دم در بده
بیا تو , دم در بده

بیا تو , دم در بده

بزرگ (متفرقه)

پسرک گرسنه اش است، به طرف یخچال می رود،
در یخچال را باز می کند...
عرق شرم بر پیشانی پدر می نشیند
پسرک این را می داند،
دست می برد بطری آب را بر می دارد
کمی آب در لیوان می ریزد...
صدایش را بلند می کند ، " چقدر تشنه ام بودم "
پدر این را می داند پسر کوچولویش چقدر بزرگ شده است.
 

نظرات 2 + ارسال نظر
سارا... چهارشنبه 16 فروردین 1391 ساعت 21:12

همیشه یکی از دعاهام اینه که خدایا هیچ پدر مادری شرمنده بچه ها ش نکن و هیچ بچه ای شرمنده پدر و مادرش نشه الهی امین...

آمین
دعای قشنگیه

فرزانه پنج‌شنبه 17 فروردین 1391 ساعت 10:27

آخیییییییییییی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد