بیا تو , دم در بده
بیا تو , دم در بده

بیا تو , دم در بده

لک لک

پس راسته که بچه ها رو لک لکا میارن!! 

خلاقانه



من از اینا وخواااااااااااااااااااااااااااااااااام 

خیلی کوچیک که بودیم ، یه بار پسر خالم خوابیده بود روی پای داداشم

من مدت ها داداشمو خفه کردم که چرا گذاشتی اون بخوابه منم باید بخوابم.

اگه از اینا داشت از شر من راحت میشد

عجب آدمی بودماااااا

دوست داشتنی ترین هدیه های دنیا...

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

خب نینی 2 سال و یه روزمون کادوهاشو جمع کرده دور خودش داره ذوق میکنههههه 

یه تشکر ویژه از همگی و مرسی از لطف همتون 

ایشالا عروسی وبلاگتون بیام جبران کنم 

خلاصه گذشته از شوخی دست همگی خیلی درد نکنهههههه 


هدیه های این پست آپدیت شد... 

بازم آپدیت شد

برای بار سوم آپدیت شد


( ببینم این رکورد آپدیت تا کی ادامه داره ... )

 

ادامه مطلب ...

دسترنج

بالاخره امروز برف اومد و بعد از ظهری اقدام به ساختن آدم برفی کردم

البته داداشم هم اومد و 2 تایی رفتیم  

چشمتون روز بد نبینه هی برف های کثیف و گلی رو میاورد مینداخت روش میگفت زیرشه معلوم نیست 

5 دقیقه یه بارم میگفت خلاقیت داشته باش این آدم برفی تکراری چیه می سازی

برداشته 2 تا شاخه گذاشته تو سرش  اصن یه وضعی

خلاصه می خواست آدم برفی به سبک کوبیسم بشه

به هر حال با سلیقه ی 180 درجه متفاوت یه چی ساختیم دور هم 

البته بیشتر سلیقه ی غیر خلاق منه   

یه چیزی بگم، IQ در حد جلبک ،شال گردن برده بودم بندازم دور گردنش 

شونصدتا عکس گرفتیم می خواستیم بیایم خونه داداشم از دور گردنم درآورد گفت شال نذاشتیییم 

اینقده دستم یخ زده بود و بی حس بود دیگه زیاد شال و کلاهش هم مرتب نیست 

 توی ادامه مطلب می تونید مراحل انجام کار رو رو ببینید...

 
ادامه مطلب ...

یه روز برفی

اینجا تهران

یه روز برفی قشنگ

دلم می خواد برم آدم برفی درست کنم ... 

دیالوگ یک فیلم

The Invention of Lying|اختراع دروغگویی(2009) - ریکی جرویس، متئو رابینسون


(در دنیایی که کاراکترهای فیلم زندگی می کنند، هنوز دروغ اختراع نشده است)

دزد (متعجب از حضور صاحبخانه در خانه هنگام سرقت): تو اینجا چیکار می کنی؟ امروز دوشنبه س. الان باید سر کار باشی!!
صاحبخانه: برای اطلاعتون، من حسابی سر کار خسته شدم. برای همین امروز زودتر اومدم خونه یه کم تنها باشم و استراحت کنم. مهمتر از اون اینکه، تو اینجا چیکار می کنی؟
دزد: خب من اومدم از خونه تو دزدی کنم.
صاحبخانه: اصلا از این حرفت خوشم نیومد. اصلا حال نمی کنم با این کارت!!!
دزد: الان که دیگه این کار رو نمی کنم. برای اینکه تو خونه ای.
صاحبخانه: می دونی الان چه اتفاقی میوفته؟ من زنگ میزنم پلیس. اونا هم میان دستگیرت می کنن.
دزد: خب من الان میذارم میرم! تو هم که اسم من رو نمیدونی.
صاحبخانه: اسمت چیه؟
دزد: ریچارد بلیسون!!!!

توضیح نوشت : من ندیدمش ولی به نظرم اومد باید جالب باشه 

ت ر ک

دیگه اگر بخواد برگرده هم نمی صرفه 

منجمد

امروز 14 بهمن اینجا خونه  

من با یه بافتنی و یه سوئی شرت و یه پالتو و یه پتو، هنوز دارم میلرزم 

یه همچین آدم سرمایی هستم من :|