بیا تو , دم در بده
بیا تو , دم در بده

بیا تو , دم در بده

بیا برسونمت(نقاشی ها)

نظرات 5 + ارسال نظر
حدیث پنج‌شنبه 24 فروردین 1391 ساعت 15:54

ضایع شدن خیلی بده

واااااااااای خیلی خیلی...

شوهرجان شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 11:12 http://pws.blogsky.com


بعد از سوت ضایع شدگی بخونید همه با هم :

جام بلور چشمات الماس کوه نوره
وقتی میرقصی بپا چشم حسودا شوره
عروس خانوم عروسی بی تو چه سوت و کوره
بساط عشق دوماد با تو چه جوره جوره

کی تو رو قشنگت کرده
مست و ملنگت کرده
کی تو رو زرنگت کرده
رنگ و وارنگت کرده
کی تو رو ملوست کرده
امشب عروست کرده
دوماد که بوست کرده
یه خورده لوست کرده

بادا بادا مبارک بادا
ایشالا مبارک بادا

مثل گل خندیدن و رقصیدن تو خوبه
دل تو گرمه مثه خورشید بی غروبه
توی چشمای تو چشمک میزنه ستاره
باغچه ی تنت پر از شکوفه ی بهاره





آفرین پسر خوب دیگه چه شعرایی بلدین
اگه یه توپ دارمم بخونین یه جایزه براتون میخرم

شوهرجان شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 14:42 http://pws.blogsky.com

کلاغ جان ...
قصه من به سر رسید ...
سوار شو ...
تو را هم تا خانه‌ات می رسانم ...
بوووووووق.....

اتفاقا دیروز مادربزرگم یه بچه رو تو پارک دیده بود ... به مادربزرگم گفته تو این پرنده رو میشناسی کلاغه می خوام با سنگ بزنمش میره خبرای مدرسه منو میده به مامانم
امان از این کلک مامانا

فرزانه شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 18:34


خیلی باحال بود


مرسی

گلی دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 02:44 http://onlypictures.blogsky.com

نمی دونم چرا انقدر این منظره آشناست
ضایعگی خیلی دردناکیه
عملا دیگه هیچ کاری نمیتونی بکنی به جز

ما که کلا یا در این حالتیم یا در این حالت
دیگه اون جمله رو هم موقع خوندن سوتیا گفتم کارمون ساخته ست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد