بیا تو , دم در بده
بیا تو , دم در بده

بیا تو , دم در بده

شمارش (متفرقه)

هرگاه قادر به شمردن تمام ستاره های دنیا شدی 

خواهی دانست که چقدر دوستت دارم...  

 

 

 

پ.ن: این جمله را با تمام عشقم برای مادر عزیزم نوشتم...

نظرات 11 + ارسال نظر
فرزانه چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 17:07

گلی نوشت: می دونم یاد کی افتادی عزیزم
منم همین طور...
الهی من فداش شم
عکس جدیداشو دیدی؟؟؟
با اون موهای افشون

بله دوستان هم در پاسخ گویی مرا یاری دادند با تشکر
دیگه من وارد بحث خصوصیتون نمیشم
اینم واسه شما

گلی چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 18:12 http://onlypictures.blogsky.com

ممنون خاله جان
همیشه می دونستم احساساتت به من با احساس معمولی یه خاله به خواهر زاده ش فرق داره
جالبه منم نسبت به بچه م همین احساس رو دارم
اما تو چون خودت بچه نداری مجبوری به بچه خواهرت ابراز احساسات کنی که از نظر من اشکالی نداره
(خواستم بگم درکت میکنم)

الهی
این پست برداشت آزاده هرکی میتونه به خودش بگیره البته از نوع خانومش
اون قسمت صورتیش که نوشتما اون قسمت به تو و مهسا هم اشاره داره دیگه
ممنون از این درک متقابل تورو خدا یعنی میشه

سارا... چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 22:18 http://www.landmemol.blogsky.com

دن د اگه برای مادرت بود چرا اخرش نوشتی

پس کجاش مینوشتم توضیح آخرش بود برداشت بد نشه
حالا ....
میخواین اول و وسطشم مینویسم ....

مهسا... پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 08:19

مامان عزیزت یعنی من؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

الهی توام شامل میشه خوب حتی خواهرزاده ام مامان بزرگم زن دایی مامان زندایی فک فامیل....
خوبی مامان...

شوهرجان پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 09:52 http://pws.blogsky.com

من این جمله رو اینجوری شنیده بودم:

اگر آسمان شبی بی ستاره باشد مرا خیالی نیست.
چون تو تنها ستاره ی آسمان منی.
هرگاه قادر به شمردن دانه های سفید برف که به مانند سپیدی وجود توست شدی
خواهی دانست که چقدر دوستت دارم.
آری آغاز،
دوست داشتن است،
گرچه پایان راه ناپیداست.
و من به پایان نمی اندیشم که همین دوست داشتن زیباست.

و از اینکه قدر مادرتون رو می دانید خوشحالم.
سلطان غم، مادر

اینم تقدیم به مامانم و بقیه مامانا

شوهرجان پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 09:58 http://pws.blogsky.com

من عهد کرده بودم دل بر کسی نبندم

دیدم رخ ماهت را عهد خودم شکستم

دو نقطه دی

فرزانه پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 22:10

آخیییییییی توم فهمیدی..........آره خیلی دوسش دارم
عاااااشقشم


الهی چقدر عاشق دل خسته داره

سارا... جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 00:14

نه بابا از شما برداشت بد نمیشه به شوخی گفتم
ولی اگه این مطلب رو دوستتتو ن مهسا خانم مینوشت دیگه برداشتا...


شمام مهسای مارو شناختی ....
یعنی باهاش باشی کل روزت بهت خوش میگذره بسکه شیرینه

مهسا... جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 14:32

خوبه تاحالا تو وبلاگت جلف بازی در نیاوردمااااا
اصلا دیگه میخوام سنگین باشم(هم جسمی هم رفتاری!!!

گلنوش آخه چرا انقد باهام مهربون شدی؟


تلاش نکن.... هویجوری خوبی دیگه
مهسا ازت بدم میاد خوب شد از نگرانی در اومدی

شوهرجان شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 15:40 http://pws.blogsky.com

اعتراف میکنم من نیز گاهی
به آسمان دزدانه نگاه میکنم,
دزدانه!
به چشمان ستارگان!
اما نه به تمامی آن ها...
تنها به آن ها که شبیه ترند
به چشمان تو!!!

(مادر عزیزم دوستت دارم)


مامان عزیزم خیلی دوست دارم

گلی یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 ساعت 00:02 http://www.vooroojak.blogsky.com

ببخشیدااااااااااااااا اما الآن که همه دارن به مادراشون ابراز احساسات می کنن من دیگه نمی تونم سکوت کنم و باید از مامانی خوبم دفاع کنم...
مگه مهسای ما چی کار کرده آخه
.
.
.
اصلا شماها می دونید مهسا هیچی هیچی هیچی تو قلبش نیست(نگران نباش مامانی حواسم بود)
.
.
.
هیچ کسی مهسای ما رو نشناخته
مهسا از اون آدماییه که در دوره ی خودشون کسی نمیشناسدشون اما قرن ها بعد تازه کشف میشن
اما من خودم قراره یه دوره ی فشرده ی مهسا شناسی و تاثیر آن بر روابط اجتماعی برگزار کنم که از علاقه مندان برای شرکت در این دوره دعوت به عمل می آورم
.
.
.
.
خانومهشما هم حضورا خدمتتون خواهم بود
.
.
.

.
.
.
خوبی مامانی خوبم...منم این کامنت رو با تمام عشقم واسه مامانیم نوشتم

ببخشیدا مهسا مامانی خوب خودمه مامان بزرگ توئه
میدونیم میدونیم
خیلی با من بد رفتار میکنیا میگن خاله هم مثل مادره دیگه
خوبه یه پست گذاشتیم همه از ماماناشون تقدیر به عمل بیارن
منم از خودم تشکر میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد