بیا تو , دم در بده
بیا تو , دم در بده

بیا تو , دم در بده

لنگه (نوشته های دلنشین)

لنگه های چوبی درب حیاطمان گرچه کهنه اند  

و جیرجیر می کنند ولی خوش به حالشان که  

لنگه ی همند...  

                               مرحوم حسین  پناهی 

 

 


نظرات 5 + ارسال نظر
محمدرضا چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 ساعت 22:45 http://cinematography.blogsky.com

وقت داشتی بیا پیشم

چشم اومدم

فرزانه چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 ساعت 23:09 http://eshghmamnoe-f18.mihanblog.com

محمدرضا پنج‌شنبه 21 اردیبهشت 1391 ساعت 15:00 http://cinematography.blogsky.com

نزدیکترین حالتش میشه آفرینش! ضد سینماست

آها ممنون

سیما پنج‌شنبه 21 اردیبهشت 1391 ساعت 23:36

تصور ِ اینکه به لنگه های کهنه در هم غبطه بخورم عذاب آوره.

عزیزم باز هم ممنون بخاطر این نوشته های دلنشین

نه چرا غبطه بخوری ایشالا توام یه لنگه ی خوب واسه خودت پیدا میکنی ولی عجب نوشته هایی داره
خواهش میکنم شرمنده نفرمایید

گلی چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 23:09 http://onlypictures.blogsky.com

چه لنگه ی همند بد رنگی
خدا بیامرزدش با این جمله هاش

آخی جمله هاش قشنگه که حالا من لنگه ی بد رنگ گذاشتم خورد تو ذوقت یه چی دیگه ست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد