بیا تو , دم در بده
بیا تو , دم در بده

بیا تو , دم در بده

کارآموز جدید (خاطراتی)

آخــــــــــــــــــــــــــــــــــی کارآموز جدید هم اومد روز اول که دیدمش گفتم بیا پیش من بشین تا موقعی که بهت دستگاه بدن با هم کار میکنیم . آخه گویا اونجا به کارآموزها دستگاه خیلی دیر میدن تقریبا کارآموزیشون تموم میشه یا اگرهم بدن کاملا هندلیه من شانس آوردم اون روز که من رفتم یه تعداد کارمند رفته بودن و دستگاه یه کارمند رو دادن به من البته من با همون دستگاه خوب تا الان پدرم دراومده  دیگه خود حدیث مفصل بخوان  خلاصه روز اول کلی از دانشگاه و درس و زندگی گفتیم و  صحبت کردیم و ... بالاخره بعد از مدت ها یه همسن و سال اونجا پیدا کردم دیگه از اون موقع تاحالا هم کلی باهم صمیمی شدیم . قرار شده پروژه ای رو که من روش کار میکردم رو باهم ادامه بدیم. یعنی سوژهای داریم سر طراحی هدر و کار با فتوشاپ و اینا... اصلا هم باهم تفاهم نداریم 2 سال طول میکشه تا یه فونت انتخاب کنیم ... به من میگه نرو بمون تا آخر تابستون یه پروژه دیگه باهم کار کنیم اونجا هم که میگن شهریورم بمون فکر کنم با این سرعت انتخاب فونت و اینا باید تا تابستون سال دیگه بمونیم  ولی خب این چند وقته خیلی خاطره شده اگه بخوام برم دلم تنگ میشه


آخی ماه رمضان هم داره تموم میشه اولین سالی بود که توی تابستون هم روزه میگرفتم و هم هر روز بیرون بودم *8-> day dreamingیه کم بعضی روزاش تشنگیش سخت بود ولی الان که داره تموم میشه دلم تنگ میشه . یه حس خوب یه نوستالوژی خوب همراهش هست که من خیلی دوسش دارم . امروز هم مسئول آبدارخونه دوباره اومدن لیوان ها رو گرفتن که از یکشنبه دیگه چایی دادن ثانیه ای رو شروع کنن   روزگاری داریم اونجا ... 

نظرات 4 + ارسال نظر
کوزت چهارشنبه 16 مرداد 1392 ساعت 18:59 http://www.koozet.com

با سلام خدمت مدیر وبلاگ
من چند وقته یه سایت تفریحی زدم که بیشتر تو اون داستان ارسال میکنم میخواستم اگه مایل به تبادل لینک با ما بودید ما را با نام (( سایت تفریحی کوزت )) یا (( داستان های عاشقانه )) لینک کنید و بهمون خبر بدید که با چه اسمی شما را لینک کنیم
حتما بهم سر بزن و بگو
یه نگای هم به سایت بنداز و اگه نظزی داری بهم بگو

p.t پنج‌شنبه 17 مرداد 1392 ساعت 21:17

سللااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممم
رئیسسسسسسسسسسسسسسسسس
پس کی برمیگردی سازمان؟
دلمون تنگ شد خب؟

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
معاون خوبم چطوریییییییییییییییییییییییییییییییییی؟
اینجا که اومدم ماموریت سوتی زیاد میدن نمیتونم برگردم :-"
منم دلم تنگگگگگگگگگگگگگگگگ شدهههههههههههههههههههه
میام میخونم فقط زیاد وقت نمیکنم نظر بدم هستمممممممممم
شما سوتی بده من خودم میاااااااااااااااااااام :دی ;) مرسی که اومدیییییییییییییییییییییییییییییی

سارا... جمعه 18 مرداد 1392 ساعت 16:37

سلام گلنوش جون (رییس خانم )
میینم دیگه خبری از بی ار تی نیست پس به سلامتی داری میری کاراموزی
موفق باشی گلم
عیدتم مبارک عزیزم

به بههههههههههههههههههههههههههه سارای عزیزم سلام خانومی قدم رنجه کردی خانومی میگفتی پستی کامنتی چیزی قربونی میکردیم :-" چرا اتفاقا به بی آر تی میرم هنوزم 2 تا از همون 3 تایی که قبلا باهاشون میرفتم ولی جالببه الان که میرم کارآموزی و ساعتم ثابت شده تقریبا یکی از بی آرتی ها هر روز یه راننده ی ثابته شده مثل سرویس خصوصی حتی بیشتر افرادم چهره هاشونو میشناسم جالب شده <-8
بله دیگه کارآموز شدیم :دی
مرسی عزیزم و همچنین شما بیشترترتر
ممنونمممممممممم عید شماهم مبارک دوست خوبم
خیلی لطف کردی سر زدی خیلی خوشحالم کردی ممنونم :)

هانیه جمعه 18 مرداد 1392 ساعت 21:04 http://solongwar.persianblog.ir

خیلی خوبه که اینهمه خاطرات خوب از کارآموزیت به جا موند!
عیدت مبارک باشه نوه گلم
همیشه هم موفق باشی

آره خداروشکر مرسی
عید توام مباااااااااااااااااااااااارکــــــــــــــــــــــــــــــــــ مامان بزرگ عزیزم
انشاء الله همراه شما دوستای خوبم و همچنین همه ی شما دوستای خوبم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد