بیا تو , دم در بده
بیا تو , دم در بده

بیا تو , دم در بده

استعلاجی

امروز مامانم نبود . بعععععععععععععععد من اومدم کباب تابه ای و برنج درست کنم

بععععععععععععد ماهیتابه اش بزرگ بود کبابش نازک شد یه ورش زیادی برشته شد  بعد اونورش رو کمتر سرخ کردم بعد  همون طرف که کمتر سرخ شده گذاشتم رو

برنجمم تهش یه کم سوخت نون گذاشتم روش

همزمانی پروژه و آشپزی همینه دیگه

بعد داداشم اومد در ماهیتابه رو باز کرد تازه اون سمت سالمش بود گفت یه کم سوخته

 گفتم برش گردون تا بفهمی سوخته یعنی چییییییییییییییییییییی

ولی خدایی مزه ش بد نبود 

بعد داداشم میگه فکر کنم باید یه هفته مرخصی استعلاجی بگیرممممممممم 

میگه اینجوری میکنی بهت کار ندیم؟ 

نظرات 4 + ارسال نظر
مهسا یکشنبه 31 فروردین 1393 ساعت 20:21

به به! استعداد آشپزیت به خودم رفته!
مامان من بهم میگه مثلا ساعت 7 زیر برنج رو خاموش کن، بعد 9 یهو میاد می بینه هنوز خاموش نکردم (خو یادم میرههههه ) ولی جالبیش اینه همون 9 هم که خاموشش می کنه بازم نسوخته! یعنی کاملا می دونه من خاموش نمی کنمااااا
این از استعدادم توی خاموش کردن زیر غذا! و اما غذا پختن! اولا از 6 صبح باید شروع کنم تا شام بتونم یه سوسیس سیب زمینی درست کنم دوما از نظر مزه یه جوری میشه که اصلا کسی باورش نمی شه غذاهایی مثل سوسیس سیب زمینی رو هم بشه انقــــــــــــدر خراب کرد!
بازم جالبیش اینه که بابام اینا انقد از غذا تعریف می کنن که نگووو ؟:-| هر چی می گم بابا من خودم می دونم چه گندی زدم حالا نمی خواد دلداریم بدین هی می گن نـــــــــــــه خیلی ام عالی شده! :-|

آره دیگه به قول استادمون مادرو ببین دخترو بگیر
با این تفاسیر کهههههههه ...............................

آره توی این قضیه هم من و علی کلی استعداد داریم تازه دماغمونم نمیفهمه غذا داره میسوزه باز خوبه مامانت حواسش هست داره به کی میسپاره

یه بار دانشگاه مهمونمون کن دور هم بخندیم
تازه سوسیس سیبزمینیه لازانیا باشه باید رو یه هفته حساب کنیم
نه بابای من صاف تو چشام زل زد گفت این چیه مزه آب میده و نخورد خیلی واقع بینانه با من برخورد میکنه اصن اشک تو چشام جمع میشه :|

سوگلی دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 ساعت 00:21

:))) ای جان عزیزم عکساشم میزاشتی تا بیشتر مستفیض شیم
من انقد غذا خراب کردم... هر دفعه هم متلک میشنوم و میگم دیگه هیچی براتون نمیپزم ولی دوباره یادم میره درست میکنم و بازم خراب میکنم


نه دیگه زیادی مستفیض ( ) میشدید
من کلا نمی پزم که ضایع نشم
بابام که اصلا نخورد انداختش اونور گفت این چیه
اما خداوکیلی من خودم خوشم نمیاد غذای خودمو بخورم اما مزه اش خوب بود

p.t دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 ساعت 17:17

سلاااااااااااااااااااممممم

"برنجمم تهش یه کم سوخت نون گذاشتم روش" این خیلی خوب بود ...
خیلی هم عالی...

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممم

و داداشم که در جوابم گفت آشپزی بلد نیستی اما ماست مالی کردنت عالیههههههههههه =))

ریحون جمعه 5 اردیبهشت 1393 ساعت 14:48

درک میکنم واقعا آشپزی سختهههههههههههه


یعنی من خودم یه چیزی می پزم اصلا دوست ندارم بخورم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد