بیا تو , دم در بده
بیا تو , دم در بده

بیا تو , دم در بده

نامه مفقوده

خب طی خبرهای واصله گویا نامه هه از اوناست که به دست آدم نمیر سه و ذوق کور میشیم :|

واجب شده سایتشونو هک کنم  ( البته فوقش بتونم حک کنم )

سایتی که سایت نباشد سایت نیست ( گلنوش :|)

فک کنم صرفا می خواستن خاطره های مردم رو بخونن

دیدین که خاطره خوندن یواشکی چه کیفی داره

البته من که ندیدم، فقط شنیدم 

اصلا هرکی خواست نامه به آیندش بنویسه بفرسته واسه من

صد در صد تضمینی توی همون تاریخ درخواستی واسش می فرستمش

تازه من دیروز یه فکرم به سرم زد که واسه آینده دوستامم نامه بنویسم و

 ایمیلشونو بدم تا چند سال دیگه برسه به دستشون

ایششششششششششششششششش 

جا داره بگم: واقعا که 

نظرات 10 + ارسال نظر
ریحون جمعه 17 مرداد 1393 ساعت 18:19

آقا واسه منم نامه بنویـــــــــــــــــــــــــــس
فقط بعد چهار میفرسته؟؟؟
ادرس سایتشم کاش میزاشتــــــی


والا ریحون جون آدرسشو که واقعا یادم نیست ، باز سرچ کردنش کاری نداره اما گویا کلا فیکه و نامه رو پس نمی فرسته
کلا می تونی یعنی می تونستی تاریخ تعیین کنی فلان روز فلان سال برات نامه بیاد محدودیت تاریخ نداشتش
اگه اومد واقعا!! خبرتون می کنم

سوگلی شنبه 18 مرداد 1393 ساعت 14:00

سلااااام
چه هیجان انگیزززز
والا من روم نمیم به آیندم نامه بنویسمخیلی خیجالتیم آخههههاصن از کجا باید شروع کنممیدونم باور نمیکنی ولی من از آینه هم یکم خجالت میکشم.گاهی البته،میرم جلو آینه حرف میزنم بعد کلی عرق میرززه از پیشونیمیه همچین ماخوذ به حیاییم من:-"

سلاااااااااامممممممممممممممم
آره جالبه
آدم به مرور زمان خیلی تغییر می کنه و وقتی چیزایی که توی گذشته می گفته رو میخونه هم خندش می گیره هم براش خیلی جالبه
الهییییییییییییییییییییییی پیکاسوگلی خجالتی مننننننننننننننن
ای بابا ای بابا ماخوذ به حیا بودنت تو حلقم
منم زیاد خودمو تو اینه نیگا نمی کنم
ولی با خودم تعارف ندارم زیاد با خودم حرف می زنم
بعد عرقای پیشونی اونی که تو آینستم پاک میکنی لابد
برا سوگلی جونم نامه بنویس باهاش دوست باش خیلی مزه میده من باهاش دوستم اینقده بچه باحالیه که نگوووووووو

مهسا چهارشنبه 22 مرداد 1393 ساعت 09:11

بیا خودمون یه سایت طراحی کنیم واسه این کار، همین جا هم تبلیغ کنیم مشتری جذب شه
اصلا میخوایی من واسه هزارمین بار پروژه مو عوض کنم اینو واسه پروژه پایانیم بدم

آره بابا کاریم نداره 2 خط کده ( ستاد جو گرفتگی مفرط)
حتی منم عوض می کنم اصن دیتا بیسشو من طراحی می کنم
تازه من گفتم بچه مچه ها بفرستن خودم رو ریمایندر گوشیم میذارم به وقتش واسشون میل می کنم چیزی نیست که کارمون که سکه شد دیگه باید به فکر روش های بهتر باشیم تا اون موقع کدشو می زنیم سایت رو راه میندازیم

مهسا چهارشنبه 22 مرداد 1393 ساعت 10:11

واااااااااااااااااااای گلنوش مُردم از خنده (اینجا شکلک مردن از خنده نداره متاسفانه، خودت =)) رو تصور کن)
اون بخش ریمایندر گوشی عاااالی بود
فک کن!!! =))

مهسا بگم دلیل خندت چی بود؟
داشتم فک می کردم اه مهسا اینا همیشه چقد خوب و نمک نظر میدن من چقد بی مزه جواب میدم طفلیا
به جان خودم اولین ایده ای که به ذهنم رسید همین بود واسه جمعیت کم جواب میده ها حالا از من گفتن
تو این بی کاری
همیشه کارای بزرگ از ایده های کوچیک شروع میشه ( گلنوش :دی)

مهسا چهارشنبه 22 مرداد 1393 ساعت 17:37

من کجا با نمک نظر میدم؟ اتفاقا منم همش میگم گلنوش چقد خوب جواب میده و من چقد لوسم
اتفاقا این پروژه ای که الان دارم (و هنوز عوض نشده) در مورد همین آلارم و ایناست، منم که میخوام آپشن اضافه کنم این نامه به آینده رو هم میذارم توش
همیشه ایده های بزرگ از مسخره بازی های کوچیک شروع میشه (مهسا )

:| همه می دونن مهسا ته نمکه و دیگه گولتو نمی خورم که بگی فردا بیایم بریم از بچه ها بپرسیم ببینیم چی میگن و اگه یکیشون بگه گلنوش چششونو در میاری چون چشم هیچ کس در نمیاد

ولی مهسا رفته بودم پستای قدیم ندیما رو می خوندم اون اولای دانشگاه خاطراتیامون بعد نظراشو می خوندم وای اصن نمی دونی تو و زهرا کورس گذاشته بودین اصن دشت نمک راه افتاده بود
چقد خوبه من وبلاگ دارم خیلی خوشحالم

این دیگه فول آپشنه یه آپشن ساده نیست
شایدم از تست های کوچک شروع میشه مهسا جون :|
جان من پروژه تو زیاد تست نکنی ما هم نیستیم جلوتو بگیریم
عاشق شکلکتم که جلو مهسا گذاشتی =)) =))

مهسا چهارشنبه 22 مرداد 1393 ساعت 21:24

در مورد جمله ی اولت که میشه اینبار همین جا نظرسنجی کنیم که بفهمی، منم نتونم چشمشونو دربیارم
آره خیلی خوبه که تو وبلاگ داری، منم یه موقع که خیلی له بودم خواستم له تر شم میخوام بیام اون قدیما رو بخونم

در مورد پروژم هم آخرش یه چیزی میشه خود اندروید توش هنگ میکنه البته نه از پر آپشنی، از پر دکمه ای و تعداد زیاد صفحات و....
نیس مثلا شما که بودین چقدر جلومو میگرفتین! اگه جلومو میگرفتین که پروژه مون همیشه آخرین پروژه نبود(از نظر زمان تحویل گفتما، نه از نظر کیفیت )
الان تو نمیخوای پروژه تو تست کنی راستی؟؟؟ تعارف نکنیاااا
اون شکلک تو کامنت قبل هم امضام بود

باشه جدی یه نظر سنجی می ذارم فقط برنده شدی باید شیرینی بدیا از من گفتن
سبز و صورتی ام هست احتمالا همش
می دونی یاد چی افتادم یاد اون روز که می خواستیم پروژه ذخیره رو تحویل بدیم ساعتو گذاشته بودیم رو زنگ و توی آخرین لحظات باز تو داشتی تست می کردی
اتفاقا یعنی هر دفعه می خوام کوئری بنویسم یا تستی انجام بدم یاد تو میفتم و این یعنی در 90 درصد پروژم به یاد توام
آره فهمیدم ولی خعلی باحال بود

مهسا پنج‌شنبه 23 مرداد 1393 ساعت 22:06

عجب دیوونه ای بودماااا خو اگه اون موقع ایراد پیدا میکردم که فقط روحیه مون خراب میشد
موقع ارائه زهرا نشسته بود پشت لپ تاپ، نه؟ چون اگه من بودم یه چیزی سرچ میکردم که الان 9 ترمه میشدیم، نگرانی تموم شدن دانشگاه هم نداشتیم
الهی فدات شم که انقده مهربونی به یادمی
حواست باشه سرکار هم رفتی ازم غافل نشیااااا

عجب روزایی بود
فک کنم اما فقط از من سوال پرسید خیلیم با من من جواب دادم هول شده بودم در حد لالیگا تازه یه استاد خیلی ساده بود اون :-"
فک کنم خودش سرچ کرد چون هرکدوممون سرچ می کردیم 9 ترمه می شدیم مامانی فرقی نمی کرد
خدا نکنههههههههههههههههههههههه
تو خودت انقد خوب و نمکی که باعث می شه آدم هرچی ببینه ناخودآگاه یادت بیفته
نه مامانی تو ثبت دائم شدی
مهسا نظر سنجی اون گوشه رو دیدی؟

مهسا جمعه 24 مرداد 1393 ساعت 12:06

نظرسنجی؟ گوشه؟ کجا؟ اینجا؟؟
نه، چیه؟

همین گوشه وبلاگ دست راستو نگاه کن میبینی :دی
فقط یه کم جامعه آماری مون بالاست اینه که خیلی میشه به نتیجه اش اعتماد کرد
امیرعلی توی یه قسمت از برنامه مزه رفته بود کشک بادمجون بخوره بعد مثل داستاناش بادمچون دوست نداشت هی غر میزد اما مسئولای برنامه مجبورش کرده بودن بخوره بعد به آشپزه گفت تو خودت بادمجون دوست داری؟ گفت نه
بعد گفت خب الان از این جامعه آماری 100 در صد شون بادمجون دوست ندارن =)) ( 2 نفر بودن)
حالا جامعه آماری ما هم تو همین مایه هاست

مهسا شنبه 25 مرداد 1393 ساعت 12:01

فعلا که میبینیم فقط خودت بهم رای دادی اونم واسه اینکه دلم نشکنه
تازه با این گزینه هایی که تو طراحی کردی هم کلی شانس من بیشتره ولی بازم همه به تو رای دادن، حالا فهمیدییییییییییییییی؟
ولی خیلی بد آدرس میدیا مامان
هی دارم گوشه های صفحه رو میگردم هیچ چی نیست! خب بگو حاشیه ی سمت راست دیگه!!
اینا همش تاثیرای دوست نابابه هاااااا

نخیر در اصل الان ما یک یک مساوی هستیم اون یه رای برای دریافت پست و مقام داده شده و اصلا معتبر نیست :-"
بعد اون همه هات تو حلقم
مثل اون همه ای که گفتی نامه به آینده نوشتیم جز تو =))
eeeeeeeeeeeeee
دیگه از حالت این که بیا به یه سری پله کوچیک میرسی اونا رو رد کن به پله های بزرگتر می رسی که بدتر نیست
مگه وبلاگ من توی چندتا گوشه اش نوشته داره؟ فقط سمت راستشه که منو و از این چیزا داره دیگه مامانی
نه مامانی آدرس دادنم ارثیه

مهسا شنبه 25 مرداد 1393 ساعت 21:00

گوشه یعنی چی مامان؟؟ گوشه همون زاویه اس، گوشه های این صفحه هم میشه گوشه های راست بالا، چپ بالا، راست پایین و چپ پایین!
اون آدرسمم دیدی که جواب داد بدون گم شدن! ولی تو تو یه صفحه ی کوچیک نمیتونی آدرس بدی! الکی عیباتو گردن من ننداز، همه ی اینا رو به بابات رفتی
فقط خوبی ها و مهربونیا و ... رو از من به ارث بردی

خب حالا اون اشتباه لپی بود ولی به دست راست هم اشاره کرده بودم دیگه حالا من تو یه صفحه کوچیک نمی تونم آدرس بدم تو چرا تو یه صفحه کوچیک گم می شی مامانی
خب خوبی و مهربونی ام که ندارم :| هیچی دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد