درباره من
به نام خدا
زندگی شاید آن لبخندی ست،
که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست،
میان دو سکوت
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم
ادامه...
چه کلاس مفیدی (خاطراتی)
یه تداعی خاطره واسه مخاطبان خاص:
به یاد کلاسای چهارشنبه وقتی از ۸ تا ۱۲ با استاد بووووق کلاس داریم
مخصوصا اگه سرماخورده باشیم و قرص سرماخوردگی خورده باشیم...
یک خاطره (خاطراتی)
آقای حکایتی رو یادتونه؟ من بیشتر از همه آهنگ تیتراژشو یادمه تا داستاناش...
مسیریابی! (خاطراتی)
اگه تونستی حدس بزنی از بین ۷ تا خط بی آر تی من باکدومشون میرم جایزه داری.
می دونم عکسه ماته خودم تو بی آر تی گرفتم در حرکت بود گفتم طبیعی باشه.
البته ۹۹.۹ درصد حدست درسته چون از ۷تا خط ۴ تاشو که طی کردم ولی الان با
سه تاش میرم . ...(خودت ریاضیت ضعیفه
)
ولی هرروزش واسم یه عالمه خاطره شده ها...
گمشده! (خاطراتی)
جاتون خالی داشتیم با بچه ها از دانشگاه بر میگشتیم یهو چشمون افتاد به
یه اعلامیه سگ گمشده که عکسش و در اصل اعلامیه هه تو ادامه مطلب
هست خوب اگه پایه ای بیا بریم پیداش کنیم ۶۰-۴۰ خواستی خبرم کن.
ادامه مطلب ...کارت دانشجویی!(خاطراتی)
حالا این که دانشگاه, بی خیال ما نمیشه و وقتی از هفت روز هفته هشت روزشو میریم دانشگاه و باز یه ذره قیافمون آشنا نمیزنه و باید کارت نشون بدیم بماند
ولی بازم همه اینا خاطره میشه.
به عنوان مثال یکی از دوستای من میگه:
این چند روز که این نگهبان آقاها دم در میشینن هر روز کیف پولمو واسه نشون دادن کارت در میاوردم و بازش می کردم جلوی نگهبان و رد می شدم . دیدم هر دفعه که من رد میشم آقا گل از گلش شکفته میشه و کلی ذوق و خلاصه تا کجا نیششون باز میشه نگو من به جای اینکه لایه دوم کیفمو که کارت دانشجویی توشه نشون بدم لایه اولشو که آینست رو نشون میدادم! 
آخی الهی آقای نگهبان خودشو تو آینه میدیده چقدر ذوق می کرده که بی خیال کارت میشده...
تجربیات اتوبوس! (خاطراتی)
از اونجایی که من برای اینکه به دانشگاه برسم فقط فقط
سه تا
بی آر تی سوار میشم یه سری تجربیات دارم که میخوام در اختیارتون بذارم. . .
ادامه مطلب ...
یادش بخیر! (خاطراتی)
سمندونو یادتونه؟ من که خیلی ازش میترسیدم
البته کوچیک بودم ولی الان به عنوان خاطره کودکی خیلی
دوسش دارم دلم میخواد الان فیلمشو ببینم
بچه که بودم... (خاطراتی)
دلم هوای شیرکاکائو شیشه ای های بچگیمو کرده.
دیگه هرچی شیرکاکائو می خورم مزه اونارو نمیده!
بچه که بودم... (خاطراتی)
بچه که بودم وقتی چندتا خوراکی خوشمزه رو میخواستم بخورم اونی که خوشمزه تر بودو آخر می خوردم تا مزش تو دهنم بمونه
البته الانم همینجوریم