درباره من
به نام خدا
زندگی شاید آن لبخندی ست،
که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست،
میان دو سکوت
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم
ادامه...
بفرمایید (نقاشی ها)
البته من از اوناش نیستما
در اصل او در حال تعارف خوراکی...
خوب شمام که اینجوری نیستین پس میشه...
اووووم... نیست در جهان موقع تعارف خوراکی
کجا کجا؟؟ (نقاشی ها)
البته تو خونه ی ما کاملا برعکسه!!
حالا خوبه مامانه سوال میکنه میذاره بره ما که با پاسخ گویی این
سوالا به بابا بازم نمیتونیم بریم!!! 
پتو (نقاشی ها)
یعنی این کاملا وضعیت منو نشون میده تو تختخواب!!
دقیقا میای با پات پتو رو بچرخونی که درست بشه بدتر میشه!
دیوار (نقاشی ها)
دقت کردین دقیقا موقع درس خوندن یاد خاطراتمون میفتیم حالا بی ربط ترین و
بیمزه ترینش مهم نیست مهم انحراف از مسیر درس خوندنه... بی مزه ترین
چیزا واسمون جالب میشه... یاد کارایی که باید انجام میدادیم و ندادیم میفتیم
و... اوه هرچی که دلتون بخواد به جز کتابی که جلومونه واسمون جالب میشه
سرود ملی (نقاشی ها)
شما سرود ملی رو چه جوری میخوندین؟
خدایی من بعضی جاهاشو همینجوری غلط میخوندم 
حالا بین خودمون بمونه 
معذرت نوشت:عکسشم خودتون باز کنین تو سایز اصلی ببینین
هرچی بزرگش میکنم واضح نیست
